علیرضا مجمع روزنامهنگار
امروز که جامجهانی به نقطه پایانیاش رسیده است و مشخص شده کدام تیم دیشب جام را بالای سر برده است (چون شما میدانید و من هنوز نمیدانم!) شید راحتتر بشود از قصههای جامجهانی گفت و اگر یادگرفتنی دارد، از آن یاد گرفت. دیشب هوگو لوریس و لوکا مودریچ، قهرمان جام را معرفی کردند، اما در بازی بیاهمیت ردهبندی این همبازیهای ادن آزار بودند که نسخه انگلیس مغرور را پیچیدند.
آنها که «دو جنگ جهانی را بردند و یک جام جهانی را» نتوانستند با جنگهای جهانی برندهشان مساوی کنند. یکی از قصههای2018 برای انگلیس است. تیمی جوان شده، دور از تمام ستارههای سالهای دورش که در هر جایی میرفتند فقط اسمشان را میبردند و هیچ اثری از بازیکنانی که در سختترین لیگ جهان دارند بازی میکنند نبود. لیگبرتر جزیره، قطعا یکی از پیچیدهترین لیگهای دنیاست. لیگ جزیره از نگاه من یک لیگ کارگری است. فوتبال کارگری، نگاهش را معطوف بهسود و زیان میکند. فوتبال امروز فوتبال سود و زیان است، اما لیگبرتر شاید بیانعطافتر از هر لیگ دیگری صرفا بهدنبال کسب درآمد با توجه به قوانین سخت و خشکی است که در خود وضع کرده است.
دکتر مولر ولفارت، پزشک تیمملی آلمان چند سال قبل درباره فوتبال انگلیس حرفی زد که به نظرم میشود آن را نسخه قطعی و بیبرگشت فوتبال انگلستان دانست: «تیمملی انگلستان هیچوقت قهرمان جهان نمیشود، چون آنها نیم فصل ندارند.» خیلی ساده است. در این جمله علاوه بر مساله فنی، یک نگاه به شدت جدی غیر فوتبالی وجود دارد. اینکه بازیکن علاوه بر اینکه حرفهاش فوتبال است و باید در زمین برای بردن بجنگد، نیاز به تفریح بین فصل هم دارد و باید بتواند ریلکس کند، استراحت کند و با خانوادهاش لذت ببرد تا در زمین به کیفیت بالایش دست یابد. فوتبال انگلستان برای همین به فوتبال کارگری بیشتر شبیه است، تا فضایی که هم بازیکن، هم تماشاگر و هم سرمایهگذاران لیگ جزیره از آن لذت ببرند. پیرو همین حرف دکتر مولر بود که امسال ساوتگیت سعی کرد روشی متفاوت را برای آماده کردن بازیکنانش آزمایش کند.
گروه آسان جوانان بریتانیایی این فرصت را به آنها داد تا با یک برنامه ریزی از پیش تعیین شده با یک باخت سیاستورزانه به بلژیک بهسمت آسانتر جدول بروند و کاملا ناپلئونی تا نیمهنهایی در ساحل سلامت باشند. پیش از جامجهانی ساوتگیت با توجه به تئوریای که دکتر مولر گفته بود با هماهنگی باشگاههای انگلیسی به بازیکنانش در مقاطع مختلف استراحت داد تا آنها از همان روشی استفاده کنند که تیمهای دیگر بهره میبرند. اما اینجا جامجهانی است. ساوتگیت احتمالا به این فکر کرده بود که بتواند با این روش و با تیم بیتجربهاش، بعد از فینال ویمبلی در مسکو دومین ستاره را برای سهشیرها بیاورد. اما روشش جواب نداد. از هفت بازی،3تایش را باخت، یک بازی را مساوی کرد (در یکهشتم نهایی مقابل کلمبیا) و 3برد مقابل تیمهایی آورد که دیگر خیلی برایشان افت داشت که نتوانند آنها را ببرند. پاناما و تونس، هری کین را آقای گل جام کردند و اتوبوس سوئد هم حریف جزیره نشینان نشد تا انگلیس، یک نیمهنهایی بی دغدغه را برخلاف سال1990 تجربه کند. در آن سال و در یک هشتم نهایی 120دقیقه مقابل بلژیک با گل هلیکوپتری دیوید پلات برنده شدند، و جلوی کامرون پدیده هم دوسه بازی را بردند و آمدند جلوی آلمان. در آن سال تنها تیمی که میتوانست آلمان را شکست دهد، انگلستان بود که بدشانس بود که مقابل بهترین آلمان آن سالها قرار گرفت و اشکش درآمد. این انگلیس اما فرسنگها با تیم سر بابی رابسون فاصله دارد. گرت ساوتگیت اگر میخواهد تیمش در جام ملتها نتیجه بگیرد، باید آن عصای قورت دادهاش را با انعطاف و لذت فوتبال عوض کند.
دو شنبه 25 تیر 1397
کد مطلب :
23180
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/3KoM
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved